هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

هوراد جوانمرد نیک

امتحان ماماني

سلام و صد سلام به نازدونه دوست داشتني مامان و بابا خبر مهم اينه كه مامان به اميد خدا و لطف پدر و پسر امتحاناتش رو داد و برگشت حالا اينكه چه جوري 5 تا امتحانو دو روزه  داد وقتي بزرگتر شدي و ايشالله رفتي دانشگاه خودت مي فهمي عزيزم شنبه كه ماماني رفت دانشگاه بعد از 2 تا امتحان بدو بدو رفت آموزش ببينه چرا بهش sms دادن همونجا چشمش به اتاق مشاوره افتاد جرقه اي در ذهنش روشن شد كه براي دردونه هم مشاوره اي بكنه خلاصه دست بر قضا خانم كارشناس هم همونجا بود و 1 ساعتي با مامان صحبت كرد گفت كه عسلي پسر باهوشي كه بايد انرژيش تخليه بشه با پارك بردن و توي استخر بازي كردن و گل بازيو و خمير بازيو از اين چيزا گفت الان ديگه وقت مهدكودك نازدونس...
20 دی 1391

شير بست

سلام و صد سلام يه خبر مهم و اون اينكه آقا هوراد ديگه مي مي نمي خوره الان 5 روزه كه مي مي نخورده البته اگه كلا نخوردنو حساب كنيم 2 روزه چون 3 روزه اول شبا ميخورد ديروز دردونه اصلا سراغ مي ميم نگرفت ماماني 3شنبه هفته پيش رفت پيش خانم دكتر چقدر خاطره داشتم از اونجا نه ماه كار مامان رفتن به اون مطب بود البته هميشه هم همراه بابايي اما اين بار ماماني تنها بود و فرصت داشته به همه آدمايي كه اونجا بودن نگاه كنه و از خودش براشون داستان بنويسه خلاصه اونقدر طول كشيد كه ديگه ذهن مامان ياري نكرد و داشته به جزوه خونيه و از اين كاراي بي حاصل!!! مي كشيد كه بعد از 5/2 ساعت بالاخره هماي سعادت رو سر مامان نشست و وارد مطب شد خانم دكتر مثل قديما خيلي مهربون ...
11 دی 1391
1